قد یمى ترین مدرکى که از شطرنج در تاریخ ایران یافت شده کتاب "کارنامک "که کارنامه اردشیر بابکان هستش که در ان به مهارت اردشیر در تیر اندازى و شطرنج اشاره شده ' اما اینکه چند سال قبل از ان در ایران شطرنج بازى میشده مدرک قابل استنادى وجود ندارد .
در اینجا ما سعى میکنیم اشعار شعراى پارسى را در رابطه با شطرنج گرداورى کنیم که این امر مستلزم کمک شما در این زمینه میباشد . شاید براى علاقمند بعنوان منبع راحت و خوبى مورد استفاده قرار گیرد .
اولین شعر را با حضرت مولوى آغاز میکنیم :
تاکى دو شاخه چون رخى تاکى چو بیدق کم تکى؟
تاکى چو فرزین کژروى ؟ فرزانه شو فرزانه شو! (دیوان شمس)
-------------------------------------------------------------------------------------------------
دل که کنون بیدق است باش که فرزین شود
چون که به پایان رسد هفت بیابان او.
خاقانی :
---------------------------------------------------------------------
شاخ کل شطرنج سیمین و عقیقین گشته است
وقت شبگیران به نطع سبزه بر شطرنج باز.
منوچهری
مبارک بود فال فرخ زدن زدن
نه بر رخ زدن بلکه شهرخ زدن زدن
نظامی